تاراج نامه: درد دلی با سایه ام

ساخت وبلاگ
شنیده‌ام یک جایی هست جایی دور که هر وقت از فراموشیِ خواب‌ها دلت گرفت می‌توانی تمامِ ترانه‌های دخترانِ مِی‌خوش را به یاد آوری می‌توانی بی‌اشاره‌ی اسمی بروی به باران بگویی& تاراج نامه: درد دلی با سایه ام...
ما را در سایت تاراج نامه: درد دلی با سایه ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : epandarid بازدید : 1560 تاريخ : چهارشنبه 3 دی 1399 ساعت: 16:06

شوری اشک هایی که روی گونه سرازیر بود در قطرات باران حل می‌شد و بر روی زمین سرد می ‌چکید و ... همه منتظر جنازه بودند تا در بستر جدیدش در آرامشی ابدی بخوابد و... تابوت را بر زمین گذاشتند و قرار بر این بود که جامه آخرت بر تن جنازه کنند و ... بوسه قطره‌های رحمت الهی بر صورت جنازه او را زنده کرد و نفسی کشید و سپس دستی تکان داد و همه بانگ زنده است سر دادند و... از خواب می‌پرم و ... این خواب صبحگاهی باعث شده بود تا آخرین لحظات بازی منتظر تغییر نتیجه باشم و... تاراج نامه: درد دلی با سایه ام...
ما را در سایت تاراج نامه: درد دلی با سایه ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : epandarid بازدید : 427 تاريخ : چهارشنبه 3 دی 1399 ساعت: 16:06

آخرین باری که یلدا را کنار خانواده بودم به شش سال پیش ‌بر می گرده و ... اگرچه شش سال از آن سال می‌گذرد اما خاطره آن یلدا که اولین یلدا یا اولین دورهمی بود که من میزبان بودم در خاطرم ماندگار است و ... روزگار عجیبی شده، همه چی بوی نسبیت می دهد و همه باید ها و نبایدها در حال تغییرند و... پارسال یلدای بدون موبایل مد بود و امسال یلدای با موبایل عرف و... ولی در مورد یلدای من انگار نه خانی اومده و نه خانی رفته! و شش سال است که به تنهایی بلندی شب یلدا را به کوتاهی تاراج نامه: درد دلی با سایه ام...
ما را در سایت تاراج نامه: درد دلی با سایه ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : epandarid بازدید : 273 تاريخ : چهارشنبه 3 دی 1399 ساعت: 16:06